برد نشانده

بردنشانده يكي از آثار باستاني موجود در حوالي شهرستان مسجدسليمان است كه در مسير اين شهر به سد شهيد عباسپور ( سد رضاشاه سابق ) واقع است . اين تپه باستاني در نوع خود بي نظير است و خصوصياتي منحصر به فرد دارد .
برد در گويش بختياري به معناي سنگ است و نام گذاري اين تپه و اثر تحت عنوان برد نشانده بعلت سنگ استوانه اي شكل و تراشيده بلندي است كه در جلوي بنا به چشم مي خورد و احتمالا يكي از ستونهاي باقي مانده از ايوان اين بنا مي باشد.
در توصيف اين اثر در كتاب نگاهي به خوزستان مي خوانيم :...بين راه مسجدسليمان به سد رضا شاه سابق قبل از گدار لندر تپه اي آكنده از سنگهاي ساختماني و سنگهاي تراشيده از دور جلب توجه مي كند . انبوه سنگهاي تراشيده و ناتراشيده در گوشه و كنار مخروبه به نزديكي هاي قله به صفه اي مير سد كه مانند صفه سرمسجد است .
اين صفه بيست و هشت پله ورودي دارد و هر پله آن هشت و نيم متر طول دارد . البته صفه مزبور از چهار طرف پلكان داشته . در سمت شرق و غرب اين پلكانها داراي پنج دهنه بوده كه هر دهانه آن 20/7 متر است .

بردنشانده يا ميل نشانده در درون يك ساختمان ويرانه در ابتداي قسمت سفلاي اين مجموعه به چشم مي خورد . در قسمت غرب و شمال غرب بردنشانده آثار و خرابه هاي سنگي مقابر اسلامي وجود دارد كه قديمي ترين تاريخي كه بر سنگ قبري اسلامي در قطعه زميني كه در آنسوي جاده در ميان گورستاني متروك بر فراز تپه اي قرار دارد تاريخ 1216 هجري قمري را نشان مي دهد .
آثار فراواني از ساختمانهاي كهن و جاي يورت هاي شباني و خانه هاي قديمي به چشم مي خورد
اين بنا از نظر شكل و ساختار شباهت فراواني به صفه سرمسجد دارد و به همين دليل مي توان اين نظريه را ارائه داد كه از نظر كاربردي نيز جايگاهي مشابه آن محل داشته است .
پروفسور گيرشمن كه ضمن بازديد و كار تحقيقاتي در صفه سرمسجد از برد نشانده نيز بازديدي كرده است ضمن بيان تشابه اين دو محل به يكديگر مي نويسد :در بيست و پنج كيلومتري شمال شرقي سرمسجد در محلي موسوم به برد نشانده در دو يا سه كيلومتري ساحل چپ كارون نظير چنين ساختماني (شبيه سر مسجد )موجود است .
آنجا همان سبك ساختمان و همان نقشه هنوز هم ممكن است مشاهده شود اما مجموع زمين ساختماني پهناور تر است و در جوار چاه آبي خرابه هاي قصبه كوچكي وجود دارد .در آنجا هنوز هم ميتوان بقاياي ستونهاي سنگي كه سقف ايواني مثلثي را كه ما پايه هاي سنگي آن را بيرون آوردهايم نگهداري مي كردند مشاهده نمود
گيرشمن در ادامه ضمن تاكيد بر نظريه وجودي پارسوماش و حضور نياكان هخامنشي در گذشته دور در اين نواحي مي نويسد:...ممكن است در اين محل نخستين قصبه هاي شاهي پارسيان كه محتملا هخامنش يا چيش پيش بنياد نهاده بود تاسيس شده باشد.

تپه مسجد سليمان و برد نشانده و نيز پاسارگاد اسلاف تپه تخت جمشيد مي باشند كه اصول ايجاد آن هنوز طرق قديمي را كه پارسيان از زمان ورود به ناحيه جنوب غربي ايران به كار مي بردند آشكار مي ساز ند اصولي كه از همسايگان شمالي مستعار بود و قبل از آن در اين سرزمين سابقه اي نداشت.
چنانچه امروزه بازديدي از موزه ايران باستان داشته باشيم به اين مسئله اذعان پيدا خواهيم كرد كه از نظر كشفيات باستانشناسي برد نشانده از جايگاه خوبي در بين آثار شمال خوزستان بر خوردار است .اشيا مكشوفه از برد نشانده بيشتر مسكوكات و سفال است . سكه هاي كشف شده بيشتر مسين و سفالها نيز بيشتر از جنس سفالهاي ضخيم نخودي رنگ هستند كه تشابه زيادي با سفالهاي دوران ايلام كهن دارند .
با توجه به اين كشفيات و البته حجاريهاي كشف شده ديگر بسياري از مستشرقين از احيا برد نشانده در دوره پار تيان نيز خبر ميدهند.
مالكوم كالج ضمن معرفي برد نشانده به عنوان مركز تجمع در دوره پارتي در توصيف آثار آن مي نويسد : در دوره پارتيان چند اثر سنگي كه بر جاي مانده بد كنده شده اندو نوشته ها و مناظر آنها با ناشي گري نگاشته شده است .مانند حجاريهاي شوش و تنگ سروك و اليمايش .
از اين بين حجاريهاي برد نشانده اندكي بهتر است اين حجاريها تقريبا متعلق به دوران اخير پارتي مي باشند در اين محل 5000 سكه كشف شد. در ميان اشيا نذري نقش بر جستهاي پيدا شد كه اميري را در حال پرستش آتش نشان مي دهد و بر يك ستون در صفه پايين پيكر چهار تن كه ناشيانه پرداخت شده اند نقش گرديد ه(1)
در مجموع از گزارشات فوق مي توان اين گونه برداشت نمود كه برد نشانده از آن دسته آثار و بناهايي است كه حد اقل در سه دوره حيات تاريخي داشته است .
اين سايت يكي از سايتهاي مهم باستاني استان خوزستان است كه هنوز راز هاي سربه مهر فراواني را در خود جاي داده است و پتانسيل خوبي براي كارهاي تحقيقاتي و باستانشناسي دارد .
متاسفانه عليرغم چنين اهميت و جايگاهي بردنشانده از نظر حفاظت فيزيكي در وضعيت نابساماني قرار داشته و حتي از داشتن يك حصار معمولي نيز محروم است . حفاري هاي غير مجاز زيادي در اين منطقه صورت مي گيرد و علاوه بر اين مشكل فرسايش و تخريب طبيعي نيز تاثيرات بسيار نامطلوبي بر بنا داشته است . هيچ گونه كار كارشناسي و مرمتي در اين محوطه صورت نپذيرفته و در ايام قشلاق عشاير نيز سياه چادر هاي عشاير به راحتي در حريم بنا بر پا مي گردند .